دلـم دارد هـوای تـار امشـب
گمـانم می شـوم تبـدار امشب
به مولا قلب مو طاقت نداره
بیا دست از دلم بردار امشب

---------------------

خدایا عاشقی درمون نداره
دیگه چشم دلم بارون نداره
کمک کن تا که اشکم در بیایه
که قلبم طاقت زندون نداره

---------------------

رها تر از دلم کفتر ندیدم
به هر باغی بگی یک شب پریدم
یه عمره تو قفس با غم رفیقم
به جز این چاره ای دیگر ندیدم

---------------------

رو کوها یادته قاطر سواری؟
هوای شرجی و باد بهاری؟
کجایی بی وفا؟ یک ساله حالا
خبر از حال زار مو نداری

---------------------

مو از خورشید و غیره شکوه دارم
یه کاری می کنن پردر بیارم!
ببـیــنیــن لا اقـــل از آسمــــونا
کجای این زمین تـنهایه یارم

علی شیخ پور - 7 دی 1383