من کچل نیستم ولی
تو خیال کن هستم؛
دست از سر کچلم تو رو خدا بردار!
گوشی تلفن مثل بستنی یخ زد!
اینقدر فوت نکن لعنتی!....جامعه آزار!
صدای چیست؟ دلت شکست؟ نازی!
زحمتی بکش تا نرفته در پامان،
این خرده شیشه های دلت را سریع تر بردار...
عصبانی شدی... اما
این یکی را به خاطرت بسپار:
شنبه شب آش داریم... کاسه را بفرست
تا یواشکی بزنم بشکنم...
پایان.
جای تاریخ وغیره و امضا
دوست دار همیشگی : لیلا
علی شیخ پور - 13 آذر 1383
استفاده از مطالب آموزشی این وبسایت با ذکر منبع مجاز می باشد |