اشعار

شعرهایم همه تاریخ دارند. شعرهایی که یادگار سال های 81 تا 85 است در حال و هوای دانشجویی، در طبیعت پر راز و رمز بهارها و تابستانها و پاییزها و زمستان های دانشگاه تهران سروده شده است. اغلب پای کامپیوتر می نشستم و همزمان که شعر را میسرودم، در وبلاگم با نام اما ع.ش.ق در پرشین بلاگ پست میکردم. وبلاگ در آن زمان پیشروترین شکل شبکه های اجتماعی بود و از اینکه افرادی پای شعرهایم نظر میدادند، احساس شعف میکردم. برای اینکه یادم نرود آن شعرها را در چه حال و هوایی میگفتم، خلاصه‌ی آن حال هوا تلفیقی است از تصاویر پاییزهای دانشگاه تهران، عشق هایی که نمیدانستم به کیست، آهنگ های آلبوم باران عشق، آهنگ های قدیمی سیاوش قمیشی و پنجره باز اتاقم در طبقه 12 و بوی عطر خاصی که گاهی از خانه همسایه ها می آمد!

1 2 3 4 5

استفاده از مطالب آموزشی این وبسایت با ذکر منبع مجاز می باشد
Please consider linking to this website if you shared content.