درب پارکینگ دو تکه درب پارکینگ دو تکه
...قطعه زردرنگ که دو تکه ی درب را به هم متصل میکند در واقع بند سوم (بند معلق) یک چهار میله ایست که زوایا و وضعیت های آن در حین حرکت به دقت طراحی شده است. قسمت دوم درب نیز با اتصالاتی که هم به قسمت اول (به کمک چرخ دنده) و هم به قطعه زردرنگ (به کمک لولا) دارد، از وضعیت های مطلوب طراحی شده عبور میکند. ...

پارکینگ دوچرخه به کمک چهارمیله ای پارکینگ دوچرخه به کمک چهارمیله ای
......

شبیه سازی مکانیزم بال زدن شبیه سازی مکانیزم بال زدن
...اگر دقت نمایید، بال طراحی شده از دو بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول یک چهار میله است و قسمت دوم (قسمتی که پرهای پرنده به مکانیزم متصل شده است)، در واقع بند معلق چهارمیله ای مورد نظر است. ...

طراحی جعبه ابزار به کمک چهار میله ای طراحی جعبه ابزار به کمک چهار میله ای
...درب این جعبه ابزار به کمک 4 میله ای از مسیر خاصی باز می شود که هنگام باز شدن، دسته را دور میزند و با آن برخورد نمیکند. ...

اره کردن به کمک لغزنده-لنگی اره کردن به کمک لغزنده-لنگی
......

تختخواب تاشو به کمک 4 میله ای تختخواب تاشو به کمک 4 میله ای
...مسیر پیچیده ای که این تختخواب طی میکند تا در جایگاه مبل قرار بگیرد، تماما به کمک یک مکانیزم چهارمیله ای با یک درجه آزادی طراحی شده است. به کمک چهار میله ای میتوان جسم مورد نظر را در مسیری مشخصی هدایت نمود. ...

مکانیزم قفل درب با لغزنده-لنگی مکانیزم قفل درب با لغزنده-لنگی
......

دور از معبد دور از معبد
...پس چپست فرقتان با هندوان گاوپرست پر از وهم و اشتباه؟ حساب های پس انداز و خانه و ماشین دچار کرده شما را به شرک و گناه! در معبد شما برای هر کس که پول ندارد برای فرداها مثلا گاو پلو بخرد (‌که مثل گاو بخورد!) تمام کوچه های محبت ورود ممنوع است... هی با توام رفیق! باید تمام قاعده ها را به هم بز...

قول دروغکی! قول دروغکی!
...گفتی شبی دعا کنمت، گــفتمت مگو قول دروغکی ، به خدا غم می آورد وقتی به فکر تو هستم خدای می داند مغزم فضا برای دعــا کـم مـی آورد علی شیخ پور - 22 فروردین 1383 ...

پا در کفش شیر! پا در کفش شیر!
...ای غـایـب از نــظر به خدا می سـپـارمت جانم بسـوخـتی و بـه دل دوست دارمت ۲ تـا دامــن کـفـن نکشــم زیــر پــای خـــاک بـاور مکـن کـه دسـت زدامـن بدارمت ۳ محـراب ابــرویـت بـنـمـا تـا ســحـرگـهـی دســت دعـا بـرآرم و در گــردن آرمت ۴ گــر بـایــدم شــدن ســوی هــاروت بابــلی صـد گــونه جـ...

دل گرفته! دل گرفته!
...دل را به کسی نمی دهم چون از دست تو دل گرفته ام من علی شیخ پور - 5 فروردین 1383 ...

قرمز سودا قرمز سودا
...باد آمد و خیال قشنگم به باد رفت یادت که نیست...هست؟ هوا آسمانی بود... آبی تر از لطافت رویای عاشقی؛ یادت که نیست...هست؟ تماشای بره ها... در پشت تپه های تماشای عاشقی. ...یادش به خیر نم نم باران بی صدا بر روی نرمی سبز خیالها. ای مهربان بی وفای پر از فکر بازگشت! اینجا دگر هوا برای محبت نمانده است؛ سرم...

دفتر دل دفتر دل
...آغاز می کنم تو را که به دریا رسیده ای آغاز می کنم تو را که ندانسته پر زدی صدها دل اسیر را به تماشا کشانده ای پرواز می کنم، پرواز می کنم این بار دفتر دل را به پاس عشق با اسم خوب تو آغاز می کنم علی شیخ پور - 15 اسفند 1382 ...

مهمان ناخوانده مهمان ناخوانده
...دیــدی که از دل تو در نمی آید؟ گفتم که: عشـق با خبـر نـمی آید حالا بیا هـــزار لا بکـش دیـوار بیچاره! عشق که از در نمی آیـد علی شیخ پور - 3 بهمن 1382 ...

رنگ رنگ مثل تو رنگ رنگ مثل تو
...من هم هزار چهره ام ؛ چه کنم؟ عیب از من نیست تقصیر توست که هر وقت می خواهی با سحر و حقه ای که خودت هم نمی دانی بیچاره این دل ما را دچار می سازی ... یک روز رنگ می کنی دل ما را به رنگ عشقابی فردا به رنگ خط خطی از جنس بی خوابی یک روز هم که هوس می کنی نفس بکشی اصلا سراغ تخته سیاهم نمی آیی ... ...

باز این ترانه ها را عشق است باز این ترانه ها را عشق است
...وقتی که از همه جا می بُری عشق است. وقتی که با تمام وجود، کله می شوی ، محکم به سنگ سیا می خوری عشق است. با عشق می پری تا کبود و تا نیلی فرقی نمی کند سقوط می کنی تا سرخ... وقتی که قصه تمام شد صبور باش نزدیک قله شکایت کنی زشت است... علی شیخ پور - 16 دی 1382 ...

عاشق ترین روز بهاری عاشق ترین روز بهاری
...زمانی می رسد آری که ساعت ها نمی دانند و طوفانی که می آید غریب و آشنا، شاه و گدا ، جاهل و عالم را چه فرقی می کند کاه و علف را می برد تا پشت دریاها... و می ماند دوخط شعر که در عاشق ترین روز بهاری گفته بودم علی شیخ پور - 13 آذر 1382 ...

یادی از دل یادی از دل
...از آن زمان که دلم را ربوده اند گاهی دلم برای خودم تنگ می شود آنجا که میروی نگرانی ز جیب نسیت مکه مدینه پر از دلربا و دل دزد است چندماه پس از سفر حج علی شیخ پور - 7 آذر 1382 ...

دو بیت افطار! دو بیت افطار!
...مژده هنـــگام اذان است بگو بسم الله دل من گشنه به نان است بگو بسم الله خانواده به سـر سفره چو چشم نرگس به شــقایــق نگران است بگو بسم الله علی شیخ پور - 28 آبان 1382 ...

مهر نماز مهر نماز
...من جز غم هجران تو چیزی که ندارم پس هدیه به جز اشک برایت چه بیارم نزدیک تو بودن چو پناهگاه امن است دور از رخ تو خانه و کاشانه ندارم والله که خاک در تو مهر نماز است مپسند که سر در ره صحرا بگذارم بیگانه چو منعم کند از عشق تو هیهات هیهات که از مهر تو من دست بدارم منعم نکن از وصف رخ یار، غریبه! ب...

آخرین غزل آخرین غزل
...از آخرین غزلم میوه ای بچین شاید شاید که بعد از این غزلک ها به بار ننشینند دستم نمی رسد به باغ پر از سیب خاطرات چشمان خسته ام دگر نمی بینند من می روم بخوابم اگر آمدی بگو پروانه ها دل من را صدا کنند من هم قسم به پاکی عشقم که می دهم از خواب سیب برایت بیاورند! علی شیخ پور - 7 آبان 1382 ...

عشق نامرد عشق نامرد
...عادتم بود که هر شب می نشستم لب حوض، گرچه مدتها بود آب، بی آب رنگ، بی رنگ! می نشستم لب تنهایی و با عشق سخن می گفتم گاهگاهی کفتری می آمد، می پریدم از شوق. عادتم بود اگر چلچله ای شعر سرود پا به پایش بروم و نپرسم که چرا بی آهنگ... عادتم بود غزل هایم را می سپردم به پریشانی مجنون در باد، آسمان می...

سیاه مشق سیاه مشق
...توانگر بود هر که نادان بود شکم پروری کار گرگان بود ندیدی اجل را که چون سر رسید از آن پس کسی گنج قارون ندید چو خواهی به محشر نباشی خجل "بیا تا برآریم دستی ز دل" علی شیخ پور - 9 مهر 1382 ...

آخرین عصر جمعه آخرین عصر جمعه
...چند روزیست، نه... چند ماهیست، که هر چند روز یک بار پرده ها را که باز می کنی، انگار نور دیگری به خانه می تابد؛ گاهگاهی در و دیوار رنگ تازه می گیرد. می روی و کتاب می خوانی، ولی انگار رفته ای قدم بزنی بعضی از صفحه ها را که خوب می خوانی رفتی انگار راهپیمایی! این روزها گاهی جای باران، شراب می بارد! ت...

1 2 3 4 5 6

استفاده از مطالب آموزشی این وبسایت با ذکر منبع مجاز می باشد
Please consider linking to this website if you shared content.